مشاهیر،بزرگان مهاباد-3

محمدامین شیخ‌الاسلامی مُکری ملقب به‌ هیمن-شاعر و نویسنده و مترجم


نقاشی اثر استاد سمکو پاکزاد-از فیس بوک آقای خسرو معروفی




محمدامین شیخ‌الاسلامی مُکری ملقب به هیمن (به کردی: هێمن Hêmin، به معنی متین) و یا هیمن موکریانی (زادهٔ بهار سال 1300درروستای لاچین مهاباد، درگذشته 29فروردین 1365در ارومیه) 


نقاشی اثر استاد سمکو پاکزاد-از فیس بوک آقای خسرو معروفی



سید محمد امین شیخ الاسلامی متخلص به« همین » فرزند سید حسن شیخ الاسلام مکری از تبار عارف و دانشمند معروف ملاجامی چوری ، در بهار سال 1300 شمسی برابر با سال 1340 قمری در یکی از روستاهای مهاباد به نام « لاچین » متولد شد .



پس از یادگیری قرآن مجید و کتب مقدماتی فارسی و عربی به مهاباد رفت و مدت چهار سال در خانقاه و مدرسه جد مادریش شیخ یوسف برهان در سلک طلاب علوم دینی تحصیلات خود را ادامه داد و در همان ایام با هژار که آنجا به سر می برد همدرس و هم صحبت شد .




بعدها به دستور پدرش به آبادی کولیجه راه یافت و مدت چند سالی نزد ملا احمد فوزی ، مدرس آنجا درس خواند . در سال 1317 به خانه پدری در آبادی شیلان آباد بازگشت .



استاد هیمن-استاد عباس حقیقی(1364/2/13)


جعفر شیخ الاسلامی-استاد هیمن

روزها به کار کشاورزی وزراعت می پرداخت، شب ها تا دیر وقت به مطالعه کتب ادبی   فارسی و کردی مشغول بود و هرساله چندین بار به شهر مهاباد آمد و شد داشت ، در این مسافرت ها با رجال شعر و ادب آشنا شد و در جلسات ادبی جوانان با ذوق آن دیار شرکت جست و اندک اندک در اثر ابراز لیاقت و استعداد مورد توجه شخصیت های معروف مهاباد قرار گرفت.





هیمن دراین ایام جوانی برازنده و کارآمد و آگاه و آشنا به رموز ادبیات کردی و شعر بود که خود نیزشعر می گفت و اشعارش در میان جوانان طرفداران زیادی داشت .


همراه با ماموستا طاهر توفیق


همراه با ماموستا هژار


همراه با ماموستا هژار


پدرش نیز اهل شعر و شاعر بود ولی دوست نداشت که فرزندش وقت خود را به سرودن شعر بگذراند ، اما استعداد ذاتی و قریحه خدادادی او را به راهی سوق داده بود که به سرچشمه زلال ابداع و ابتکار در فنون شعر و شاعری منتهی شود .



سلیمانیه-1356.2.28





مدرسه سعادت-سال 1338-استاد هیمن بهمراه دانش آموزان مدرسه-از فیس بوک آقای ساکار صوفی زاده


در سال 1323 به عضویت شورای نویسندگان نشریه نیشتمان درآمد . در سال 1344 پدرش دارفانی را وداع گفت ودو سال بعد مادرش که دختر مرحوم شیخ برهان بود بدرودحیات گفت .



 در سال 1347 به کشور عراق مهاجرت کرد . لطافت و زیبایی در شعر او در اوج است ، و نثر نویسی ایشان شیوه ای است منحصر به خود او . روان ، ساده ، سلیس و گیرا
.









بازگشت از عراق-سال 1357(عکاس:انور یوسفی)

تصویر بالا از فیس بوک آقای فریدون حکیم زاده
پس از  انقلاب هیمن به وطن بازگشت و خدمات ادبی و اجتماعی و فرهنگی خود را از سر گرفت که از جمله آنها انتشار مجله «سروه » به زبان کردی بود که در شهر ارومیه چاپ و توزیع می گردید .
 

نفر وسط :استاد هیمن



استاد هیمن پس از 65 سال زندگی پر مشقت ، بر اثر سکته قلبی شب جمعه 1365/1/28 شمسی( 18 آوریل 1986 م و هشتم شعبان 1406 ق ) در ارومیه بدرود حیات گفت .




ساعت 16:15  دقیقه بعدازظهر روز همانروز با حضور جمع کثیری از مردم قدر شناس و فرهنگ دوست طی مراسم باشکوه و بیادماندنی ،در مقبره الشعرا بخاک سپرده شد.یاد و نامش گرامی باد.


همراه باسید محمد امین ایوبیان مرکزی(وزیر بهداری در جمهوری کردستان)-سال 1359-مهاباد-از فیس بوک آقای ساکار صوفی زاده



ماموستا هیمن-انور قره  داغی


همراه با رسول رش احمدی(شاعر و نویسنده)


همراه با طاهر خلیلی


هیمن مانند همه دیگر شاعران آرزوها و امیدهای خود را در اشعارش بازگو می کند ، ولی آرزوها و آمالش بیشتر برای ملت و قومش می باشد تا برای خویشتن .




او مانند شاعری آگاه ، قسمتی از بار سنگین منت و بدبختی که بر روی ملت و قومش نشسته است را با تمام احساسات و توانایی ها ی شاعرانه ی خوددر همه لحظات چه شادی و چه غم و بدبختی بیان می کند . بیان می کند آنچه که در تاریخ ملتش شاهد آن بوده و احساس کرده است .


اشنویه-استاد هیمن در حال سخنرانی-از فیس بوک آقای پولا نانوازاده




اشعار هیمن از همان آغاز از قالبی که اشعار آن زمان به آن گرفتار بودند خارج بوده و حتی پیشاهنگی برای دیگر اشعار بوده است .


مصطفی دادار-هیمن-.....-هژار(عکس از فیس بوک :مصطفی دادار)


مصطفی دادار-هیمن-قادر لطفیانی


ماموستا هیمن-مصطفی دادار


مصطفی دادار-هیمن-سمکو پاکزاد



از چپ:سعیدآکام-ماموستا هیمن-......



از راست:استاد هیمن-شهید حاج مصطفی احمد خدرانی-ملا رسول پیشنماز


هیمن-رزازی-نجم الدین غلامی


همراه با ماموستا هژار

با اینکه زبان شعر هیمن زبان احساسات عاشقانه و دلدارانه است ، اما از مبارزه و آزادی و راه چاره برای خاک و ملتش و بیان طبیعت کوردستان هم غافل نمی شود.



به راستی که آن شاعر زبان پرور و بزرگ و موفق ، توانست آن راه را که ، آمیختن عشق و علم و مبارزه در زندگی ادبی خود بود ، با موفقیت به سر ببرد و این یکی از خصوصیات شعری هیمن است که آن را به اوج و رسایی می رساند .



همراه با محمد جزا

این خصوصیت در بسیاری از اشعار هیمن روشن است . نمونه ایی کامل از این هنر ، در چند شعر به خصوص در "فرمێسکی ڕنوو" مشهود است :


شاعیرم، جوانیپه‌رستم، دڵته‌ڕم، شێـــــــــتم له‌ شۆق

کێوی بژوێن، دیمه‌نی جوان، ده‌شتی ڕه‌نگینم ده‌وێ

من به‌ فرمێسکی ڕنووی کوێستانی کورد په‌روه‌رده‌ بووم
کوڵمی سوور و چاوی شین و سینگی به‌فرینــم ده‌وێ

خۆشه‌ویستی من کچه‌ کوردێـــــــــــکه‌ پاک و نازه‌نین
باغه‌وانه‌ پیره‌م و باغی به‌ په‌رژیـــــــــــــــــــــنم ده‌وێ

نایه‌ڵن قه‌ت چێــــــــــــــــــــــژی ئازادی بچێژم من ده‌نا
خوێنی شیرینم ده‌وێ، کوا ته‌رمی خوێــــــــــنینم ده‌وێ

نایه‌ڵن ئاسووده‌ دانیــــــــــــــــــــــــــــشم له‌ لاپاڵی چیام
قاسپه‌قاسپی خاسه‌که‌و بێ، گرمــــــــــــه‌ی مینم ده‌وێ؟

هه‌ڵپه‌ڕین و پێکه‌نین ده‌بزێوێ هه‌ســـــــــــــــتی ناسکم
کوا دڵی پڕ ئێش و ئۆف و جه‌رگی به‌ بریـــــنم ده‌وێ؟

جێی گه‌رم، پارووی نه‌رم خۆشه‌، به‌ڵام بۆ مافی خۆم
سێبه‌ری ئه‌شکه‌وتی سارد و نوێنی به‌ردیــــــــنم ده‌وێ





زن در اشعار هیمن سرچشمه پاکی و الهام بخش اشعار می باشد و این خصوصیت به اشعارش روحی زیبا و پاک می بخشد :


به‌ڵام ئه‌ی فریشته‌ی جوانی

ڕنگبێ ئه‌م نوکته‌ نه‌زانی
په‌ریی شێعر وه‌ک کچی جوان
بۆ پیاوی پیر نایه‌ته‌ ژوان


استاد هیمن بهمراه همسرش


استاد هیمن بهمراه همسرش



زمانی که سخن به حقوق زنان می رسد ، او بدون آنکه ظاهر روشنبینانه به خود بگیرد ، به زمانی ساده و روان کوردی می گوید :


با هه‌زار (زێ) و (گاده‌ر) و (لاوێن)ی ڕوونیشمان هه‌بێ

تاکوو ژن ئازاد نه‌بێ، سه‌رچــــــــــــــاوه‌که‌ی ژین لیخنه

کۆیله‌تی باوی نه‌ماوه‌ کــــــــــــیژی کوردی خۆشه‌ویست!
ڕاپه‌ڕه‌، هه‌سته‌ له‌ خه‌و، ئاخـــــــــــــر چ‌وه‌ختی خه‌وتنه‌




راست:استاد هیمن-زمستان سال 1358-روستای شیلان آباد-از فیس بوک آقای ابراهیم قزاق



آثار استاد هیمن:

  • «تاریک و روون»، مجموعهٔ نظم و نثر ۱۹۷۴
  • «پاشه رۆک»، مجموعهٔ نظم و نثر
  • «ناڵهٔ جودایی»، مجموعهٔ اشعار ۱۹۷۹
  • «پاشه رۆکی مامۆستا هێمن»، مجموعهٔ مقالات، مهاباد ۱۹۸۳
  • «توحفهٔ موزه ففه رییه»، ترجمه
  • «ئه فسانه کوردییه کان»، ترجمه
  • «چه پکێک گوڵ و چه پکێک نێرگز»
  • «شازاده و گه دا»
  • «قه ڵای دمدم»
  • «هه واری خاڵی»





منبع مورد استفاده:اینترنت.. فیس بوک

کلیه اسامی  عینا کپی شده .صحت و سقم اسامی و اطلاعات مربوط به عکسها و مطالب بر عهده نویسندگان آن می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد